پژوهشی درباره "پاتریس شرو" کارگردان پیشرو موج نو تئاتر فرانسه
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر
- author شیما صادقی
- adviser محمدرضا خاکی
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1388
abstract
تغییر و تحولاتی که در تئاتر بعد از انقلاب کارگری و دانشجویی 1968 در فرانسه رخ داد، در زمینه های فرهنگی - هنری از جمله در ادبیات، نمایشنامه نویسی و کارگردانی تاثیر گذاشت. تاثیراتی که ضمن مردم پسندبودن، برگرفته از اوضاع سیاسی - اجتماعی و در جهت تحریک آگاهی و شعور جامعه بود. نکته حایز اهمیت این است که چنین اتفاقی در کشوری رخ داد، که دولت آن مشروع ترین دولت از نوع خود، در اروپای آن زمان محسوب می شد. این جنبش توانست بسیاری از مسائل پوشیده از انظار مردم را به نمایش گذاشته و جامعه را به سوی مبارزه ای آگاه و نظام یافته سوق دهد. هنرمندان نیز همراه با جامعه با پذیرفتن مسئولیت هایشان در این جنبش، شرکت فعال داشتند و از آن سربلند بیرون آمدند. با مطالعه تحولات و تاثیرات حاصله از جنبش ماه مه سال 68 در می-یابیم، که دانشجویان فرانسوی با طرح خواسته هاشان و کوششهای پیگیرانه ای که در جهت تحقق این خواسته ها نمودند نقش پراهمیتی در شکل گیری و تعمیق دموکراسی در کشورشان داشتند. از این دوره به بعد اغلب به جای همکاری با تئاتر قراردادی و شکل-های تعریف شده اجرایی سعی شد تا محتوای اندیشه ای و فکر جاری در نمایش به تماشا گذاشته شود. آنچه بیشتر از همه اهمیت داشت، رساندن و فهماندن یک ایده، فکر و مضمون مورد نظر بود. این جنبش زمینه ساز تئاتری پویا و افشاکننده شد. رئالیسم نو در نمایشنامه نویسی و کارگردانی، یکی از جنبه های مهم و مشخص کارهای اجرایی "شرو" است که زمینه های آن از دهه 60 آغاز شد و بتدریج به تکامل رسید. جنبه دیگر تئاتر "شرو"، تعبیه و ابداع وسایل جدید صحنه و روش به کارگیری نور، صدا، دکور و ... است. قطعات ماشینی نیز با پیکره هایی غول آسا بر روی صحنه آورده شد. "شرو" طرح ها و تجربیات جدیدتری را برای جلب توجه مردم به تئاتر در مقابل سینما و تلویزیون مطرح کرد. نمایشنامه ها با شیوه های هیجان انگیز تازه ای به اجرا در آمدند. هیجان و ارتباطی که در فضای تئاتر بوجود آمد، تداوم حیات و بقای آن را تضمین کرد. نکات اساسی و مهمی که وارد آثار این دوره، از جمله آثار "شرو" شد: طرد ارزشهای تئاتر بورژوازی، خلاقیت جمعی و کار گروهی، تقسیم کار اجتماعی، تفسیرها و طراحی های جدید و کیفیت بصری آثار اجرایی، بویژه در نمایشهای کلاسیک بود. دیگر تئاتر شیء مصرفی بی ارزشی برای گذراندن اوقات، و سرگرمی و خوشگذرانی تماشاگران عابر نبود. جذب تماشاگر یکی از مهمترین مسائلی بود که تئاتر جدید به آن توجه کرد، زیرا بدون حضور او برقراری ارتباط ناممکن بود. "پاتریس شرو"، تماشاگر را می شناسد. او کارگردانی است که محدودیت را نمی-پذیرد. و تماشاگر را از طریق شیوه های متعددی که در هر اجرا تغییر می یابد، مجذوب می کند. آثارش سرشار از زندگی، اندیشه و جاذبه های بصری است. او حقیقت بیرونی را مانند حقیقت درونی به کار می برد. از ابزار بی جان، دکور و نور به بهترین نحو استفاده می کند و با شناختی که از زندگی، اشیاء، صداها، نور، بدن و روح انسان دارد، تماشاگر را به دنبال خود می کشد. او به هر چیز "طبیعی"، ماهیتی غیرعادی می دهد و در زیر نورهای ضعیف منحصر به آثارش، فضایی مبهم و معماگونه می-آفریند. اگرچه دکورهای عظیم و پرهزینه ، استفاده از ستارگان سینما، تاکید بر بازی چهر? بازیگران، او را بیشتر به سینما پیوند می دهد. تئاتر او تئاتر تصویر است. گمان می کنم که " شرو" تحت تاثیر "مایرهولد" و "پیسکاتور"، و با پشت سرگذاشتن شیوه های سنتی، استفاده از فرمهای تئاتر با زمینه موسیقی، هنرهای تجسمی، طراحی صحنه، تکنیک های صدا، پروژکتور و نور، به سینما فکر می کند. استفاده از پیشرفتهای تکنیکی سمعی و بصری، مواد و مصالح دکور و طراحی، در کارگردانی، مورد توجه اوست. نیز در ساختن فضای ناتورالیست بعضی از نمایشنامه هایش، در استفاده از عناصر طبیعی، آب، آتش، خاک، درخت،... نزدیکی عجیبی به کارگردان آلمانی "راینهارت" دارد. اما استفاده از این امکانات توسط "شرو"، تنها با هدف ایجاد چشم اندازی استتیک و دکوراسیونی تصویری و تزیینی نیست، بلکه صحنه او دنیایی است برای قراردادن انسان در تنهایی هایش، و بیان وضعیت این انسان در بحران جامعه مدرن، زمان و هر چیزی که روح و جسم انسان را در سیطره خود قرار می دهد و می آزارد.
similar resources
نشانه شناسی تئاتر نو
برای بررسی کارکرد یک مجموعه نمیتوان به شناخت پارهای از عناصر ساختاری آن بسنده کرد. به همین دلیل است که شناخت پارههای پیکر تئاتر نو، یا عناصر ساختاری آن، نیز به تنهایی برای بررسی کارکرد کل مجموعة تئاتری میـــدان نمیدهند، از اینرو آن را باید بر نظامی استوار کرد که ویژگیهای تئاتر نو مبتنی بر آن انتظام یابد. از اینجاست که پارهها را تنها با ساختار پیکـرهها میتوان دریافت. در این مقاله با تحل...
full textکارگردان و گزینش نشانه ها در تئاتر
نشانه شناسی، بررسی علمی نشانه و کارکرد آن می باشد. مطالعات نشانه شناسی درام و تئاتر از اواخر دهه هفتاد با کیر الام، تادیوس کوزان، آن برسفلد، آندره هلبو و مارکو مارینیس آغاز شده است. آنها نحوه ایجاد معانی و ارتباط آنها را از طریق نظامی از نشانه های تاویل پذیر بررسی می کنند. نظامی که تماشاگر را نیز چون یک دلالت کننده به حساب می اورد. نشانه شناسی شیوه نگرش جدیدی را پیش روی کارگردان می گشاید و وی ر...
full textکارگردان تئاتر در جامعه و عصر حاضر
یک فروغ رخ ساقی است که درجام افتاد هدف از به رشته تحریر د رآوردن مطالبی چند پیرامون موقعیت کارگردان و ارائه روشی دیگر در خصوص آن ‘ نیاز جامعه تئاتری ایران به بررسی شیوه کارگردانی و نقش کارگردان در تئاتر است . شناخت و به کارگرفتن روش و شیوه کارگردانی به نظر نگارنده یکی از ضروریات تئاتر ایران است. تئاتر به معنی آنچه که امروزه در بین صاحبنظران این هنر متداول است . قبل از شروع نگارش تاریخ آغاز ش...
full textبررسی تطبیقی تصویر شهر در سینمای موج نو ایران و فرانسه
مسئلة اساسی پژوهش حاضر ابتدا پرداختن به رابطة میان شهر و سینما، و در مرحلة بعد بررسی تطبیقی تصویرهایی است که از شهر در فیلمهای سینمایی در دو مقطع مهم تاریخی-سینمایی دو کشور ایران و فرانسه (موج نو) بهنمایش درآمدهاند. تلاش برای روشنتر شدن چگونگی درک شهر و تصویر ذهنی آن نزد شهروندان، همواره یکی از دغدغهها و موضوعهای مورد مطالعه بسیاری از کارشناسان مسایل شهری بوده است. در این میان بهنظر میر...
full textنشانه شناسی تئاتر نو
برای بررسی کارکرد یک مجموعه نمی توان به شناخت پاره ای از عناصر ساختاری آن بسنده کرد. به همین دلیل است که شناخت پاره های پیکر تئاتر نو، یا عناصر ساختاری آن، نیز به تنهایی برای بررسی کارکرد کل مجموعة تئاتری میـــدان نمی دهند، از این رو آن را باید بر نظامی استوار کرد که ویژگی های تئاتر نو مبتنی بر آن انتظام یابد. از اینجاست که پاره ها را تنها با ساختار پیکـره ها می توان دریافت. در این مقاله با تحل...
full textکارگردان و فضاسازی در تئاتر
رساله حاضر تحت عنوان ((کارگردان و فضاسازی در تئاتر)) ضمن ارائه تعاریفی از کارگردانی، به موضوع ((فضاسازی)) و ارتباط کارگردان به عنوان مغز متفکر اجرا و رکن هماهنگ کننده می پردازد. در این راستا با پرداختن به تعاریفی از عناصر و ارکان سازنده نمایش، کیفیت تاثیرگذاری و چگونگی ایجاد فضا توسط این عناصر بررسی شده است. در این پژوهش سعی شد که ارتباط هریک از این ارکان و عناصر، بصورت مجزا بررسی و سپس تاثیر آ...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023